English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (8514 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
trust U مدیریت امانی
trusted U مدیریت امانی
trusts U مدیریت امانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
computer managed instruction U اموزش با مدیریت کامپیوتردستورالعمل با مدیریت کامپیوتر
smarts U buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smart U buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarted U buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarter U buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarting U buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smartest U buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
CMOT U استفاده از پروتکلهای مدیریت شبکه CMIS , CMIP برای مدیریت دروازه ها در یک شبکه TCP / IP
give in trust U امانی
based on trusteeship U امانی
given in trust U امانی
deposited U امانی
consigned inventory U کالای امانی
claimant stock U انبار امانی
consignment U کالای امانی
money on deposit U وجه امانی
consignments U کالای امانی
trust funds U وجوه امانی
on consignment U بصورت امانی
claimant stock U ذخایر امانی
consigned inventory U اماد امانی
trust money U پول امانی
goods on consignment U کالاهای امانی
fiduciary relationship U رابطه امانی
consignment stock U کلاهای امانی
trust fund U سپرده امانی
trust fund U سرمایه امانی
trust fund U وجه امانی
day work system U انجام کار بطور امانی
command management system U سیستم مدیریت فرماندهی سیستم مدیریت یکان
army class manager activity U سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
directorship U مدیریت
directorate U مدیریت
leadership U مدیریت
matronage U مدیریت
directorates U مدیریت
administration U مدیریت
directorships U مدیریت
administrations U مدیریت
administratorship U مدیریت
management U مدیریت
managements U مدیریت
menage U مدیریت
generalship U مدیریت
conductorship U مدیریت
stage direction U مدیریت
superintendence U مدیریت
managership U مدیریت
file management U مدیریت پرونده
file management U مدیریت فایل
financial management U مدیریت مالی
configuration management U مدیریت پیکربندی
foremanship U مدیریت سرکارگری
file management U مدیریت پرونده ها
educational administration U مدیریت اموزشی
demand management U مدیریت تقاضا
data management U مدیریت داده ها
career management U مدیریت مشاغل
concurrency management U مدیریت همزمانی
memory management U مدیریت حافظه
resource management U مدیریت منبع
facilities management U مدیریت امکانات
industrial management U مدیریت صنعتی
postal directory U مدیریت پست
production management U مدیریت تولید
pyramiding U مدیریت واحد
record management U مدیریت مدارک
record management U مدیریت رکوردها
run the show U مدیریت کردن
scientific management U مدیریت علمی
superintendence U ریاست مدیریت
superintendency U ریاست مدیریت
supply management U مدیریت عرضه
system mangement U مدیریت سیستم
task management U مدیریت کار
task management U مدیریت وفیفه
setup <idiom> U مدیریت داشتن
personnel management U مدیریت پرسنلی
ownership and management U مالکیت و مدیریت
operational management U مدیریت عملیاتی
interlocking directorate U مدیریت واحد
inventory management U مدیریت موجودی
job management U مدیریت برنامه
maladministration U سوء مدیریت
management expenses U مخارج مدیریت
management graphics U مدیریت گرافیک
management report U گزارش مدیریت
management science U علم مدیریت
management system U سیستم مدیریت
managerial economics U اقتصاد مدیریت
materials management U مدیریت مواد
materiel cognizance U مدیریت کالاها
personnel management U مدیریت استخدام
materiel management U مدیریت اقلام
materiel management U مدیریت اماد
monopoly management U مدیریت انحصاری
directorates U مقام مدیریت
directorate U مقام مدیریت
directs U مدیریت یا سازمان دهی
directed U مدیریت یا سازمان دهی
memory management program U برنامه مدیریت حافظه
middle level management U مدیریت سطح متوسط
database management U مدیریت پایگاه داده ها
direct U مدیریت یا سازمان دهی
data processing management U مدیریت پردازش داده
data management system U سیستم مدیریت داده ها
data management programs U برنامههای مدیریت داده ها
project management program U برنامه مدیریت پروژه
materiel cognizance U مدیریت تشخیص کالا
information resource management U مدیریت منبع اطلاعات
conveyancing U مدیریت از روی مهارت
information management system U سیستم مدیریت اطلاعات
input/output U مدیریت و کنترل میکند
institute of materials management U موسسه مدیریت مواد
frameworks U مدیریت پایگاه داده
intendancy U مدیریت حوزه مباشرت
item manager U مدیریت اقلام تدارکاتی
letters of administration U سند مدیریت ترکه
lower level management U مدیریت سطح پایین
management information system U سیستم مدیریت اطلاعات
file management program U برنامه مدیریت فایل
framework U مدیریت پایگاه داده
data base management U مدیریت پایگاه داده
server U ول مدیریت صف چاپ و چاپگرهاست
wildlife management U مدیریت حیات وحش
dm U مدیریت داده هاanagement
spatial data management U مدیریت داده فضایی
top level management U مدیریت سطح بالا
flow U مدیریت جریان داده
flowed U مدیریت جریان داده
data base management U مدیریت پایگاه داده ها
flows U مدیریت جریان داده
project management system U سیستم مدیریت پروژه
CMIS U سیستم مدیریت شبکه قدرتمند
computer aided factory management U مدیریت کارخانه با استفاده ازکامپیوتر
data base management system U سیستم مدیریت پایگاه داده ها
Internet U مهندسی و مدیریت اینترنت است
management U مدیریت وریاست حسن تدبیر
pim U برنامه مدیریت اطلاعات شخصی
career management U مدیریت تهیه تخصصهای نظامی
memory management U مدیریت حافظه [علوم کامپیوتر]
database management program U برنامه مدیریت پایگاه داده ها
database management system U سیستم مدیریت پایگاه داده سیستم مدیریت پایگاه داده ها
personal information manager U برنامه مدیریت اطلاعات شخصی
army management structure U سازمان مدیریت نیروی زمینی
relational database management U مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
data processing management association U انجمن مدیریت پردازش داده
IAB U مهندسی و مدیریت اینترنت است
managements U مدیریت وریاست حسن تدبیر
mis U سیستم اطلاعات مدیریت System anagementInformation
flat fuiile database management program U برنامه مدیریت پایگاه دادههای تک فایل
mis- U سیستم اطلاعات مدیریت System anagementInformation
relational data menagement system U سیستم مدیریت پایگاه داده رابطهای
paged memory management U مدیریت حافظه صفحه بندی شده
rdbms U سیستم مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
table oriented database management progr U برنامه مدیریت پایگاه دادههای جدولی
threes U سیستم نگهداری و مدیریت اقلام دریایی
three U سیستم نگهداری و مدیریت اقلام دریایی
record oriented database management U برنامه مدیریت پایگاه دادههای رکوردی
databases U که یک سیستم مدیریت پایگاه داده ایجاد می کنند
hierarchical data base management system U سیستم مدیریت پایگاه داده سلسله مراتبی
databases U تغییر و مدیریت و استفاده از پایگاه داده میدهد.
database U تغییر و مدیریت و استفاده از پایگاه داده میدهد.
process U که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند
process U کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
database U که یک سیستم مدیریت پایگاه داده ایجاد می کنند
processes U که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند
processes U کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
ims U Information سیستم مدیریت اطلاعات System anagement
administrator U بخش کنترلی سیستم مدیریت پایگاه داده ها
administrators U بخش کنترلی سیستم مدیریت پایگاه داده ها
printed U کامپیوتری در شبکه که مخصوص مدیریت صفهای چاپ و چاپگرهاست
print U کامپیوتری در شبکه که مخصوص مدیریت صفهای چاپ و چاپگرهاست
prints U کامپیوتری در شبکه که مخصوص مدیریت صفهای چاپ و چاپگرهاست
NetView U معماری مدیریت شبکه توسعه یافته توسط IBM
dbase iii U بسته نرم افزاری مدیریت پایگاه داده رابطهای
smis U for Society Systems انجمن سیستمهای مدیریت اطلاعات Information anagement
dbms U Base Data سیستم مدیریت پایگاه داده System anagement
device U برنامه یا تابعی که مدیریت وسیله ورودی / خروجی یا جانبی را بر عهده دارد
fetches U سیستم مدیریت صفحه مجازی که صفحات طبق نیاز انتخاب می شوند
fetched U سیستم مدیریت صفحه مجازی که صفحات طبق نیاز انتخاب می شوند
routine U مجموعه توابعی که امکان مدیریت وپردازش اعداد اعشاری را فراهم میکند
dynamically U ساختار سیستم مدیریت داده که میتواند تغییر کند یا تط بیق یابد
routinely U مجموعه توابعی که امکان مدیریت وپردازش اعداد اعشاری را فراهم میکند
dynamic U ساختار سیستم مدیریت داده که میتواند تغییر کند یا تط بیق یابد
routines U مجموعه توابعی که امکان مدیریت وپردازش اعداد اعشاری را فراهم میکند
fetch U سیستم مدیریت صفحه مجازی که صفحات طبق نیاز انتخاب می شوند
devices U برنامه یا تابعی که مدیریت وسیله ورودی / خروجی یا جانبی را بر عهده دارد
hdbms U DataBase Hierarchicalسیستم مدیریت پایگاه داده سلسله مراتبی Systems anagement
stock control program U نرم افزاری که برای کمک به مدیریت انبار در تجارت طراحی شده است
communication U پردازندهای که چندین واسط و مدیریت بین کامپیوتر و کنترل خط وط ارتباطی برقرار میکند.
critical path analysis U استفاده از بررسیهای هر مرحله بحرانی یک پروژه بزرگ برای کمک به گروه مدیریت
operate U بخشی از نرم افزار سیستم عامل که دیسک و مدیریت فایل را کنترل میکند
UDP U پروتکلی که بخشی از Tcp/Ip است و در مدیریت شبکه به کار می رود و در برنامههای SNMP
users U پروتکل که بخشی از TCP/IP است و در مدیریت شبکه و برنامههای SNMP استفاده میشود
aggregate U دستوری در برنامه مدیریت پایگاه داده که باعث شروع یک تابع محاسباتی میشود
user U پروتکل که بخشی از TCP/IP است و در مدیریت شبکه و برنامههای SNMP استفاده میشود
action oriented management report U گزارشی که شرایط غیرعادی رابا توجه ویژهای که نیازدارد به مدیریت هشدار میدهد
operated U بخشی از نرم افزار سیستم عامل که دیسک و مدیریت فایل را کنترل میکند
operates U بخشی از نرم افزار سیستم عامل که دیسک و مدیریت فایل را کنترل میکند
Recent search history Forum search
1معنی کنید: Residential Demand Side Management
1کارآفرینی
1nternal brand management of destination brands: Exploring the roles of destination management organisations and operators
1offshoring
0تجلی قرآنی در سیره مدیریتی امیرمومنان علی(ع) در حوزه وظایف مدیریت
0environmental munificence این عبارت چه مفهومی در مدیریت استراتژیک دارد؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com